به گزارش مشرق، محمود صلاحی احمدآبادی استاندار خراسان رضوی که چندی پیش به دستور رئیس جمهور از این سمت عزل شد، می گوید از این اتفاق اصلاً ناراحت نشده و در شب برکناری اش برای توفیق احمدینژاد نماز خوانده و در حرم ضامن آهو برای وی دعا کرده است.
اگر چه رسانهها دلیل برکناری آقای استاندار را «ائتلاف سیاسی با محمدباقر قالیباف» عنوان کردند اما او با قاطعیت این مسأله را رد می کند و آن را سوءبرداشت می خواند و البته به رئیس دولت هم حق می دهد وقتی کسی را به مسئولیتی می گمارد، یک روز هم او را از مسئولیت بردارد و فردی تازهنفس جایگزین او کند.
این سخن هم نمایانگر نوع دیگری از همگرایی فکری صلاحی با احمدی نژاد در کنار اهتمام هر دوی آنها به توسعه روستایی است؛ چرا که رئیس جمهور هم چندی پیش در سخنانی گفته بود «دولتی که برنامه دارد، به طور طبیعی، جابجایی هم دارد و هر آدم خوبی هم که از دولت رفته، بهتر از او آمده است».
به هر حال برکناری استاندار خراسان رضوی به دستور مستقیم رئیس جمهور آن هم هنگامی که احمدینژاد در بندرعباس حضور داشت، بازتاب گستردهای در رسانهها پیدا کرد که ما را ترغیب کرد درباره نحوه آشنایی صلاحی با بالاترین مقام اجرایی کشور، دلایل ورودش به دولت و علت برکناری وی و حاشیههای آن با او گفتوگو کنیم.
صلاحی که بازنشسته سپاه است و همکاری خود با محمود احمدینژاد را از دوران شهرداری آغاز کرده و در دولت نهم قائم مقام وزیر تعاون و دبیر شورای عالی مناطق آزاد و ویژه شد، امروز فارغ از هیاهوها در یک مؤسسه فرهنگی خصوصی فعالیت دارد.
او در مقام مدیریت «مؤسسه اسوه» به تبیین و ترویج شیوه مدیریت اسلامی می پردازد و وقتی از او می پرسم چطور بعد از حضور در مناصب پر سر و صدا، در یک گوشه دنج آرام گرفته، می گوید «وقتی هدف خدمت باشد، جایگاه مهم نیست و در عرصه کار و تلاش باید از هر حاشیهای پرهیز کرد» و همین نگاه نیز بر فضای مصاحبه حاکم بود.
وقتی از صلاحی خواستیم نظرش را درباره جریان انحرافی بدهد و در خصوص اینکه این جریان اجازه نمی دهد که دولت مثل گذشته خدمت کند، پاسخ داد: «هیچوقت وارد این مسائل نشدم و شما هم اجازه دهید روز اول ماه صفر وارد چنین مسائلی نشویم و غیبت نکنیم!».
بخشی از گفتوگوی فارس با استاندار معزول خراسان رضوی را به انتخاب مشرق در ادامه می خوانید؛
* آشنایی من با آقای دکتر احمدینژاد به سالهای 60 و 61 برمیگردد؛ آن زمان ایشان فرماندار خوی بود و در استانداری آذربایجان غربی کار میکرد و من به عنوان رزمنده در قرارگاه حمزه سیدالشهدا در غرب کشور بودم.
* وقتی آقای احمدینژاد شهردار تهران شد، دو بار از من که آن زمان مسئول بسیج سازندگی بودم، برای همکاری دعوت کرد و بنده به عنوان مسئول یکی از سازمانهای شهرداری مشغول خدمت شدم و بعد از ریاست جمهوری ایشان هم به عنوان قائم مقام وزیر تعاون وارد دولت شدم و یک سال در کابینه نهم این مسئولیت را داشتم و البته همزمان عضو هیئت مدیره صندوق تعاون کشور بودم.
* در دولت دهم هم با نظر آقای رئیس جمهور و مصوبه دولت در تالار اماکن متبرکه آستان قدس رضوی استاندار خراسان و مفتخر به پابوسی امام هشتم شدم و از 14 شهریور 1388 به مدت سه سال و دو ماه در خدمت مردم عزیز و ولایتمدار این خطه بودم.
* بر خلاف شایعات مطرح شده، من نه با آقای احمدینژاد فامیل هستم و نه همشهری؛ چون من اهل اردکان یزدم و ایشان اهل آرادان استان سمنان. در منطقه، همه رزمندهها با هم دوست میشدند و این دوستی هم ادامه مییافت. آقای احمدینژاد علاوه بر فرمانداری خوی در یکی از یگانهای سپاه به عنوان رزمنده و مسئول منشاء خدمات زیادی بودند.
* من نمیخواهم وارد برخی حاشیهها و مسائل جزئی شوم؛ بالاخره هر کس از افرادی برای همکاری استفاده میکند که به خودش نزدیکترند و آقای احمدینژاد هم به تعدادی از همکارانشان علاقه بیشتری داشته و احساس میکردند آنها برای کار مناسبترند.
* انتخاب من برای استانداری خراسان رضوی پیشنهاد شخص آقای رئیس جمهور بود و بنده حتی دو سه نفر که از خودم بهتر بودند و سابقه کار در وزارت کشور داشتند و یکی از آنها هم بومی منطقه بود معرفی کردم ولی در نهایت آقای احمدینژاد این مسئولیت را به من تفویض کردند.
یک موضوع هم در این زمینه مشوق اصلی بنده بود که اخوی شهید طهرانی مقدم گفت «یکبار که خدمت حضرت آیتالله العظمی بهجت (ره) رسیدیم، سؤال کردیم مصداق عمل صالح در زمان ما چیست که ایشان فرمودند خدمت به زائران حضرت رضا (ع)» که این انگیزه مضاعفی برای من شد.
* افرادی که می آیند یک مجموعه گردشگری یا هتل بسازند یا یک کارخانه و معدنی را فعال کنند، باید حمایت شوند؛ چون اگر پول در داخل کشور ماند، شغل ایجاد می شود و هر گاه شغل ایجاد شد، سرمایهها کمتر از کشور خارج می شود.
* وقتی ما میبینیم از روستاها و شهرهای کوچک اطراف به شهرهای بزرگ مثل تهران، مشهد و تبریز مهاجرت می کنند؛ راه مقابله با آن را در رسیدگی به روستاها میدیدیم و از این رو خیلی جدی به روستاها رسیدگی کردیم.
* در آمارگیری سال قبل برای اولین بار جمعیت روستایی ما علاوه بر رشد طبیعی که برای شهر و روستاها داشتیم، یک درصد رشد پیدا کرد.
* ببینید! مجموعاً دوستان ما در دولت از کارنامه ما تقدیر کردند؛ ما بیش از 20 مقام از اول، دوم و سوم در این 3 سال در بخشهای مختلف به دست آوردیم. به طور مثال در عرصه ICT روستایی همیشه اصفهان اول بود در حالی که در سال 90 ما اول شدیم که آقای تقی پور وزیر سابق ارتباطات ما را تشویق کردند.
* واقعیت اینست که من خودم هم دلیل این موضوع (برکناری) را نمیدانم؛ چون حدود 6 ماه است آقای احمدینژاد را ندیدم و بعد از برکناری من نیز هنوز آقای رئیس جمهور تماسی با من نداشتند یا نفرمودند که برای توضیح خدمتشان برسیم.
* خودم هم علت را نمیدانم ولی حدس میزنم و یکی از وزرا به من گفتند ظاهرا برداشت ایشان این بود که بنده میزبان آقای قالیباف برای سخنرانی در مراسم شهید ساجدیفر بودم.
* در آن مراسم همچنین یکی از علمای بزرگوار سخنرانی و انتقاداتی مطرح کردند که البته من در زمان سخنرانی ایشان نبودم و وقتی وارد محل برگزاری مراسم شدم که صحبتهای حاج آقای نقویان تمام شده بود که ظاهرا تصاویر مصافحه بنده و متن سخنان ایشان را به آقای رئیس جمهور ارائه کرده بودند.
* بعداً از زبان وزیر کشور شنیدم که برداشت این بود که ما دعوتکننده میهمانان این مراسم بودیم در حالی که خود من مدعو بودم.
* بنده هیچ گلهای از کسی ندارم و این را تقدیر الهی میدانستم و هم انتصابم و هم برکناری ام را امتحان می دانم ولی مهم اینست که ما آن 3 سال و دو ماه را که خادم مردم و زائرین امام هشتم بودیم، آنچه را که در بضاعتمان بود انجام دادیم و محبت مردم و مسئولین استان را هم دیدیم و انشاءالله خداوند و امام زمان (عج) و امام هشتم هم از این خدماتی که در حد وسعمان انجام دادیم، راضی باشند.
* آقای رحیمی در مراسم تودیع آقای تقی پور فرموده بودند که خوب است وزرا و مسئولین همانطور که وقتی وارد دولت می شوند میخندند، وقتی که از دولت میروند هم بخندند و در مراسم تودیع بنده همه دیدند که خیلی خوشحال بودم؛ آقای نجار که خیلی هم به ما لطف داشتند، به من گفتند تو چرا اینقدر خوشحالی که من در جواب گفتم من حکم آدمی را دارم که بار سنگینی را انداخته اما خودش این کار را نکرده بلکه بار را از دوش او برداشتهاند که معلوم است این موضوع خوشحال کننده است.
* انسان که نباید فقط گله کند، باید تشکر هم بکنیم! بالاخره رئیس جمهور یک روزی اعتماد کردند ما را منصوب کردند، یک روز هم فرد دیگری را برای مسئولیت ترجیح دادند؛ برای بنده اصل خدمت به مردم و نظام است.
* آنچه در این باره می توانم بگویم اینست که من جمعه پنجم آبان میزبان وزیر کشور بودم که روز قبل آن یعنی پنجشنبه، روز عرفه بود. وقتی از دعای عرفه برگشتم، فرزند شهید ساجدیفر از من برای شرکت در مراسم بزرگداشت پدر بزرگوارش دعوت کرد که اتفاقاً آن روز هم من خیلی گرفتار بودم. مراسم از ساعت 18 تا 20 بود و من فقط 20 دقیقه به احترام شهید ساجدیفر در آن مراسم شرکت کردم و زمانی رسیدم که حاج آقای نقویان صحبت کرده و آقای قالیباف در حال بیان خاطراتی از شهید بود که همرزمشان بودند.
* یکشنبه هفتم آبان همراه تعدادی از مدعوین همایش برای نماز خدمت حضرت آقا رسیدیم و از رهنمودهای ایشان بهرهمند شدیم و بعد که آمدیم بیرون، آقای نجار تماس گرفت و تصمیم رئیس جمهور را ابلاغ کرد که من هم با کمال میل آن را پذیرفتم و الآن هم از این موضوع ناراضی نیستم.
* آقای قالیباف از سرداران سپاه و پیشکسوتان دفاع مقدس است که اکنون نیز در این نظام خدمت می کند اما قاطعانه می گویم که یک دقیقه هم در مورد انتخابات با ایشان صحبت نشد. آنچه رخ داد، فقط مراسم شهیدی بود که ایشان هم یک ربع خاطراتی از شهید گفت که بنده هم در آن مراسم حضور داشتم و به هیچ وجه درباره موضوعی دیگر با آقای قالیباف صحبت نشد و بعد هم من بدون اینکه ایشان را ببینم و حتی یک لیوان آب بخورم، عازم تهران شدم.
* خیر! من در روز تودیع هم حرفهایم را صریحاً گفتم. اول اینکه گفتم من استعفا ندادم، چون برای استعفا از مسئولیت در نظام واقعاً شبهه شرعی دارم. دوم اینکه بعد از برکناری ام به جز پیشنهاد یکی دو تا از وزرا که نپذیرفتم، پیشنهادی از دولت برای همکاری نداشتم.
* وقتی جلسه بعد خدمت حضرت آقا رسیدیم، ایشان خیلی ابراز رضایت فرمودند و البته من لایق نبودم اما ایشان با بزرگواری از این کار ما تجلیل کردند که این برای من افتخار بزرگی است و بعد فرمودند مردم اکثرا از مشی شما راضی هستند، این مشی مردمی را حفظ کنید که انشاءالله این فرموده همیشه سرلوحه رفتار ما باشد.
* برخی اوقات تغییر لازم است ولی به نظر میرسد ثبات مدیریت هم از شروط پیشرفت کار است و خود ما در استان تغییرات سریع نداشتیم.
* اولاً حجم و سرعت جابجایی در دولت نهم به اندازه دولت دهم نبود. دوماً من درخواست نکردم مسئولیت بگیرم و آقای رئیس جمهور تصمیم گرفته و دستور دادند استاندار خراسان بشوم و هدفم هم خدمت به مردم بود و عشق به امام هشتم بود . وقتی متوجه شدم که نماینده ولی فقیه و امام جمعه محجوب مشهد و عامه مردم از عملکرد بنده در استانداری رضایت دارند، خرسند شدم که اگر خدمت کوچکی از ما برمیآید، دریغ نمی کنیم.
* البته باید بگویم که خود من چند بار از آقای احمدینژاد درخواست کرده بودم فردی شایستهتر از من برای خراسان رضوی تعیین کند اما به این سرعت فکر نمیکردم این اتفاق بیفتد و قبل از یکشنبه هفتم آبان که برکناریام ابلاغ شد، از موضوع خبر نداشتم.
* نمیدانم! واقعاً از ضمیر افراد خبر ندارم و درست هم نیست چیزی بگویم که از آن اطلاع ندارم. حالا که در دولت نیستم خدمت کنم لااقل غیبت هم نکنم که آن دنیا بدهکار هم بشویم!
* معمولا دولتها کاندیدا معرفی نمیکنند و احزاب و گروهها متولی این کار هستند و اصلاً موافق هم نیستم هیچ دولتی کاندیدا برای انتخابات ریاست جمهوری و مجلس و شوراها معرفی یا حمایت کند. دولت فقط مجری برگزاری انتخابات است.
* مردم دنبال این هستند کسی انتخاب شود که واقعاً خدمتگزار است و صادقانه کار و تلاش میکند و دنبال همدلی هستند و هر کس با این نگاه هماهنگ باشد مقبول مردم میافتد. مردم از مسئولان همدلی و خدمت به کشور، احیای فرهنگ دینی و اسلامی و حل مشکلات اقتصادی را میخواهند و اصلاً موافق نیستند قوا یا جریانات و گروهها به جان هم بیفتند.
* به عنوان یک شهروند به دوستانم در دولت توصیه میکنم اولویت کارشان پیگیری و اجرای کامل طرحهای مهر ماندگار و پرهیز از بحثهای حاشیهای و همدلی بیشتر با دیگر قوا باشد.
افراد بسیاری در واقعه عظیم عاشورا به ایفای نقش در جبهه حق و باطل پرداختند. آنهایی که دل در گروی محبوب حقیقی نهاده بودند، در یاری امام زمان خویش بر یکدیگر سبقت گرفته، عاشقانه از حریم ولایت و حرمت فرزند رسول خدا(ص) دفاع و حمایت کردند.
اما گروهی که فریفته مال و مقام دنیوی شده بودند در جبهه مقابل حق، ایستادند و سرنوشتی ذلتبار را برای خود در دنیا و آخرت رقم زدند.
با استناد به دانشنامه ۱۴ جلدی امام حسین(ع)، فهرستی از اصلیترین دشمنان کاروان حسینی(ع) و چگونگی مرگ آنان تهیه کرده است که در جدول بالاارائه میشود
در نشست خبری فرج الله سلحشور گفت: اگر ما بگوییم در صنعت، پژوهش، تکنولوژی یا اختراعات دشمن را بیرون کردهایم درست است اما در زمینه فرهنگی این اتفاق صورت نگرفته است. همین حالا ما ۱۷ نفر بهایی در مجموعه فرهنگی و هنری تلویزیون داریم. همینطور صهیونیستها، ماسونها، ساواکیها و تودهایهای فراوانی در عرصه هنر حضور دارند. اما چون امثال سلحشور نقشههایشان را بهم میزنند میخواهند حذفش کنند.
ارتشهای غربی امروزه بیش از هر زمان دیگری مجهز و پیشرفته هستند و همین هزینه آنها را بالا برده و حجم آنها را کوچک کرده، به همین خاطر در آینده شاهد افزایش نبردهای کم هزینه تر در فضای سایبر خواهیم بود.
اندیشکده «شورای آتلانتیک» در مقالهای با اشاره به کاهش حجم و افزایش هزینههای ارتشهای مدرن غربی، پیشرفتهای تجهیزاتی آنها را در نهایت به ضررشان میداند. «مگنس نردنمن» نایب رئیس مرکز امنیت بینالمللی «برنت اسکوکرافت» با مقایسه دوران جنگ جهانی دوم و جنگ سرد با امروز، به ناکارآمد شدن ارتشهای مدرن اشاره میکند. در این مقاله همچنین آمده که امروزه تنها راه چاره، کنار گذاشتن ارتشهای نظامی و روی آوردن به شیوههای نوین تقابل با کشورهای دیگر، از جمله جنگ سایبری، است.
* ارتشهای بزرگ جهان امروزه پیشرفتهتر اما کوچکتر از گذشته شدهاند
اگرچه ارتشهای جهان امروزه از هر زمان دیگری پیشرفتهتر شدهاند؛ اما دههها است که اندازه آنها رو به کاهش است. نیروی دریایی فرانسه در سال ۱۹۳۹ قبل از جنگ جهانی دوم، ۷ ناو جنگی، یک ناو هواپیمابر، ۷ رزمناو سنگین، ۱۲ رزمناو سبک، ۷۸ ناوشکن و ۸۱ زیردریایی داشت. امروز این کشور با چهارمین بودجه بزرگ نظامی، هسته نیروی دریاییاش تنها شامل یک ناو هواپیمابر، ۴ کشتی آبیخاکی، ۱۲ ناوچه تندرو و ۶ زیردریایی است.
* انگلیس با وجود بودجه عظیمی که به ارتش اختصاص میدهد، توان نظامی کمتری نسبت به گذشته دارد
در سال ۱۸۴۲ انگلیس ۱۴ هزار پیادهنظام را برای نبرد کابل اعزام کرد و در عین حال، به اندازه کافی نیروی نظامی داشت تا امپراتوری بزرگ خود را هم اداره کند. همین انگلیس در سال ۲۰۱۲ هنوز هم پنجمین بودجه بزرگ نظامی را دارد و دیگر امپراتوری هم به حساب نمیآید؛ با این حال، مقامات ارشد نظامی این کشور به مردم انگلیس، رهبران سیاسی در لندن و هر کس دیگری که به حرفشان گوش دهد بارها گفتهاند که اعزام صرفاً ۸ هزار سرباز انگلیسی به افغانستان به مدت طولانی تقریباً دارد ارتش کشور را نابود میکند.
* حتی آمریکا هم که بزرگترین بودجه نظامی جهان را دارد، با کاهش حجم ارتش مواجه شده است
آمریکا در دهه ۱۹۵۰ بیش از ۹ هزار جنگنده «اف-۸۶ سیبر» تولید کرد؛ جنگندهای مهم در زرادخانه آمریکا و متحدانش در اوایل دوره جنگ سرد. حدود ۴۵۰۰ «اف-۱۶» هم در دهه ۱۹۷۰ تولید شد. امروزه جنگنده «اف-۳۵» را نسل بعدی جنگندههای آمریکا و متحدانش در سراسر جهان معرفی میکنند. احتمالاً آمار تولید این هواپیما به ۳ هزار فروند محدود خواهد شد؛ یعنی تنها یک سوم از آمار تولید جنگندههای اف-۸۶٫
* یکی از دلایل مهم کاهش حجم ارتشهای مدرن، هزینه نگهداری و تجهیز آنها و نیروی انسانی مورد نیاز برای این کار است
یکی از دلایل کاهش حجم ارتشهای مدرن، هزینه آنها است. نگهداری از آخرین فناوریهای نیروهای نظامی، پرهزینه است. اسلحهها، سیستمها و پلتفرمهایی که روز به روز پیشرفتهتر میشوند، رفتهرفته به اختصاص بخش بزرگتری از بودجه نظامی کشورها نیازمند است؛ در نتیجه باید اولویتهای دیگر را کنار زد و تعداد سیستمها و پلتفرمهایی هم که دولت میتواند بخرد کاهش مییابد. اما دلایل این ماجرا به بخش صنعت دفاعی محدود نمیشود. نیروی انسانی مورد نیاز برای استفاده، نگهداری، تعمیر، مسلحسازی و بهروز کردن این سلاحهای گزانقیمت نیز خود هزینه بالا و جداگانهای است. در کشورهای توسعه یافته، نیروهای نظامی وظیفه به کلی فراموش شدهاند و به جای آنها متخصصین داوطلبی استخدام میشوند که بر خلاف افراد پیشین باید بتوانند ابعاد مختلفی از فناوری را درک، عملیاتی و نگهداری کنند.
* وظیفه سربازان در ارتشهای مدرن تخصصیتر شده و نظام خدمت اجباری دیگر نمیتواند ارتش قدرتمندی را برای غرب تشکیل دهد
یک سرباز مجهز غربی امروزه نباید تنها توانایی کار با اسلحه ساده خود و سایر تجهیزات سنتی نظامی را داشته باشد؛ بلکه باید در استفاده از تجهیزات پیشرفته نشانهگیری دقیق، دستگاههای موقعیتیاب، رایانههای دستی و دوربینهای دید در شب نیز ماهر باشد. رهبران جوخه در ارتشهای غربی (که معمولاً بیست و چند سال سن دارند و تازه از دانشگاه فارغالتحصیل شدهاند) مسئولیت کار با اسلحهها، تجهیزات و وسایل نقلیهای را دارند که دهها میلیون دلار برای ارتش هزینه داشتهاند.
* هزینه نظامی به ازای هر تفنگدار، امروز نسبت به جنگ جهانی دوم بیش از ۷ برابر شده و به زودی به بیش از ۲۰ برابر خواهد رسید
عددهای پشت صحنه از این هم بزرگتر است. به گفته وزارت دفاع آمریکا، هزینه تجهیز یک تفنگدار در جنگ جهانی دوم به قیمت امروز حدود ۲۶۰۰ دلار میشد، در حالی که این هزینه امروز حدود ۲۰ هزار دلار است. تجهیزات نظامی در حال تولید برای استفاده نیروهای نظامی در آینده نزدیک، هزینههای هر تفنگدار را به ۶۰ هزار دلار خواهد رساند.
* یکی از دلایل افزایش هزینههای نظامی امروزه حقوق و مزایای بسیار بیشتر سربازان ارتش آمریکا نسبت به مشاغل غیر نظامی است
ارتشهای غربی برای جذب و نگهداری سربازهای عضو ارتش و دیگر افرادی که میتوانند وظیفه کار با اسلحهها، دستگاهها، وسایل نقلیه و سیستمهای روز به روز پیشرفتهتر را به دوش بگیرند، مجبور هستند دستمزدها و مزایای بسیار بالایی را برای این افراد تعیین کنند. با نگاهی کوتاه به دستمزدهای پرداختی توسط ارتش آمریکا میتواند فهمید که سربازی در دوره مدرن، به نسبت تحصیلات و تجربهای که نیاز دارد، شغل بسیار پردرآمدی است. خدماتی که به اعضای ارتش آمریکا ارائه میشود (نظیر هزینه تهیه منزل، هزینههای درمانی و مراقبت از فرزندان، حقوق بازنشستگی و غیره) از نظر نیروهای شاغل غیر نظامی، خدماتی بسیار آرمانی تلقی میشود. در نتیجه هزینه تأمین خدمات بهداشتی و بازنشستگی در وزارت دفاع در دهههای آینده به شدت افزایش خواهد یافت. نکته این نیست که اعضای ارتش حقوق بیش از حد دریافت میکنند، بلکه این است که جذب و نگهداری نیروی انسانی لازم برای کار با تحهیزات و پلتفرمهای تخصصی در ارتش، هزینه سرسامآوری به همراه دارد.
* مشکل اصلی در ارتشهای مدرن این است که عملکرد آنها به نوع و اندازه خاصی از تجهیزات نظامی وابسته شده است
نتیجه افزایش هزینههای نظامی در زمینه سیستمها و همچنین برای تأمین، آموزش و تحصیلات پرسنل ارتش این است که تعداد نیروی انسانی و دستگاهها به شدت کاهش یافته است. اما مشکل اصلی این است که اگرچه سیستمها و یگانهای نظامی مدرن نسبت به نسلهای قبلی عملکرد بسیار بهتری دارند؛ اما برای پاسخ به تهدیدها، واکنش در مقابل غافلگیر شدن، آمادگی برای عملکرد سریع، اعزام به مدت طولانی، و یا رسیدن به نتایج قطعی در میدان نبرد به نوع و اندازه خاصی از سیستمها و یگانهای نظامی وابسته هستند.
* تخصصی شدن، کاهش حجم و در نتیجه ترس از استفاده از نیروهای نظامی محدود، نهایتاً منجر به کاهش توان ارتشهای مدرن شده است
بسیاری از کشورهای کوچکتر اکنون دارند به سمت داشتن ارتشهایی با این حجم کم میروند و در نتیجه دیگر نمیتوانند کمکی به کشورهای بزرگتر کنند. مثلاً نروژ اوایل امسال یکی از چهار هواپیمای سی-۱۳۰ خود را در حادثهای از دست داد؛ این یعنی نروژ به علت صرفاً یک حادثه، یک چهارم از ظرفیت نیروی هوایی ارتش خود در جابهجایی سربازانش را از دست داد و بنابراین مشخص نیست که آیا میتواند تعهدش به ناتو را در اعزام نیرو به افغانستان عملی کند یا خیر. به خاطر این حادثه، آمریکا مجبور شد به جای اضافه کردن یک هواپیمای سی-۱۳۰ به نیروی هوایی خود، آن را به نروژ بفروشد. مقامات ارشد نظامی اروپا هم تحت فشار، اعتراف خواهند کرد که تواناییهایشان اکنون آنقدر کاهش یافته که از درجه کامل عملیاتی پایینتر آمدهاند. و همین مقامات به دلیل ترس از آسیب دیدن یا از بین رفتن نیروهای خود، حتی حاضر نیستند از همین امکانات محدود استفاده کنند.
* آمریکا تا کنون با افزایش بودجه نظامی تا حدی از کوچکتر شدن ارتشش جلوگیری کرده؛ اما نیاز به اصلاحات اقتصادی داخلی این توانایی را از واشینگتن خواهد گرفت
برای جبران پیشرفته، تخصصی، پرهزینه و کوچک شدن ارتشهای مدرن و نتیجتاً عمل توانایی آنها در عملکرد، باید دست به کاهش هزینهها، تخصصی شدن نیروها، اتحادهای بینالمللی و اشتراک منابع، و یا تلفیق تجهیزات پیشرفته و سنتی (مثل اف-۱۶ و اف-۳۵) زد. برخی کشورها حتی تصمیم گرفتهاند برخی تواناییهای خود را کاملاً کنار بگذارند تا بتوانند در بخشهای دیگر هزینه کنند. به عنوان مثال، دانمارک زیردریاییهای خود را به طور کامل کنار گذاشت و اخیراً هم هلند تانکهای اصلی خود را از ارتش خارج کرد. آمریکا تا کنون با افزایش روزافزون هزینههای شدید نظامی، از این کاهش ظرفیتها اجتناب کرده است، اما احتمالاً نمیتواند این کار را تا مدت زیادی ادامه دهد؛ چون باید وضعیت اقتصادی داخلی خود را اصلاح نماید. با این حال، هیچکدام از این اقدامات باعث نمیشود ارتشهای غربی بتوانند از یک واقعیت بسیار مهم بگریزند: اکنون شیوه جنگ باید تغییر کند.
* مهمترین نکته این است که ارتشهای سنتی و مدرن دیگر در دنیای امروز بیفایده هستند؛ شیوه نبرد بین کشورها باید به کلی تغییر کند
شاید جنگ سایبری به میدان جدید نبرد تبدیل شود؛ جایی که کشورها میتوانند با هزینهای نسبتاً پایین بجنگند و دفاع کنند و برای اجبار یا بازداشتن دشمن، به داراییهای او ضربه بزنند یا آنها را تهدید کنند. شاید هزینه سیستمهای بدون سرنشین مثل سیستمهای دیگر آنقدرها افزایش پیدا نکند و هواپیماهای بدون سرنشین به شیوه عادی نبرد بین دو کشور تبدیل شوند. به هر حال، کشوری که بتواند شیوه نبرد خود را تغییر دهد و ارتش مدرن و کوچکشده خود را کنار بگذارد، موقعیت بهتری برای تسلط بر عرصه نظامی قرن بیست و یکم خواهد داشت. موضوع این است که چه کسی زودتر به این تغییر شیوه دست میزند.